أين تذهبون ؟
اندک اندک جمع شد در کوي او
او بيان ميکرد با ايشان به راز
سر انگليون و زنار و نماز
او بهظاهر واعظ احکام بود
ليک در باطن صفير و دام بود
دل بدو دادند ترسايان تمام
خود چه باشد قوت تقليد عام
در درون سينه مهرش کاشتند
نايب عيسيش ميپنداشتند
او بسر دجال یک چشم لعین
ای خدا فریاد رس نعم المعین
0 نظر:
Post a Comment
خانه >>