دیپلماسی، رفتاری حکیمانه
مطالعه نامه مورد نظر برای من یادآور مناظره حضوری حقیر با یکی از سران احزاب سنتی محافظه کار در خصوص سیاست خارجه جناب احمدی نژاد بود .خوب بیاد دارم که ایشان در مقابل آمار ها و اطلاعاتی که بنده سعی می کردم در خصوص اختلاف سطح فعلی نظامی و اقتصادی ایالات متحده وایران و مضار هر گونه یقه گیری رودر روی با دشمن فرضی و غیر فرضی! راارائه دهم از یک تئوری عجیب استفاده می نمودند که حقیقتا موجب حیرت من بود.
جان تئوری آن بزرگوار ختم در این بود که در مواجهه با یک سگ! یا بایست محکم بایستی که سگ از تو بترسد! و یا اینکه بگریزی که نهایتا سگ تو را شکار می کند.در خصوص مواجهه با آمریکا نیز به تصدیق ایشان، هر گونه عقب نشینی از سوی جمهوری اسلامی موجبات پاچه گیری بیشتر آمریکا خواهد شد. که البته تئوری مورد نظر قبض و بسط همیشگی آیات و روایات رانیز بهمراه داشت. ومن هر چه تلاش کردم که بگویم در دنیای مدرن! پدیده نسبتا جدیدی آفریده شده بنام " دیپلوماسی " که با بهرمندی از آن لازم نیست در مقابل هیچ درنده ای ! قرار گیری که مجبور شوی بگریزی و یا بستیزی!؟ که افسوس! ، کوشش بیهوده ای بود.
بعد ها که بیشتر فکر کردم، یاد کتاب زیبای " ظلمت در نیمروز" آرتور کاستلر افتادم که که براستی ایدئولوژی چه بر سر خرد و باور آدمیان می آورد. به گمان من دانشجویان عزیز نگارنده نامه مورد نظر هم فراموش نموده اند که مخاطبان محترم آنان جز از چارچوب ایدئولوژیک ذهنی خود توان اندیشیدن به چیز دیگری را ندارند. ایدئولوژیی که از آنان در زمان معاصر دن کیشوت های جدیدی آفریده که سوار بر مرکب خود بزرگ بینی کمر بر ویرانی هر چه هست بسته اند.
هین روا کن ای امام المتقین
این خیال اندیشگان را تا یقین
0 نظر:
Post a Comment
خانه >>